بررسی رابطه‌ عاشقانه‌ هیتلر با معشوقه‌اش، اوا براون


دویچه وله - چندی پیش کتابی در آلمان به‌چاپ رسیده که نقش معشوقه‌ی هیتلر، اوا براون، را در زندگی این رهبر نازی‌ها بررسی کرده است. در اولین دیدار، هیتلر به‌نظر اوا براون "گرگی" جلوه کرده که می‌خواسته "با چشمانش او را ببلعد".

اوا براون، در تاریخ آلمان بیشتر به عنوان "معشوقه‌ی هیتلر" شناخته شده تا همسر قانونی‌اش. واقعیت ولی این است که اوا، وقتی در ۳۰ آپریل سال ۱۹۴۵ به استقبال مرگ رفت،‌ اوا هیتلر نام داشت. این ازدواج بیش از ۳۰ ساعت به طول نیانجامید، هر چند "آدولف و اوا" تا آن تاریخ بیش از ۱۶ سال با هم زندگی کرده‌ بودند. با این‌حال "آدولف و اوا" اغلب یکدیگر را، حداقل در حضور دیگران، با نام کوچک صدا نمی‌کردند. هیتلر برای اوا، "رهبرم" بود و اوا برای رهبر نازی‌ها، "دوشیزه اوا". همین امر سبب شده که پژوهش‌گران این دوره از تاریخ‌ آلمان به این نتیجه برسند که رابطه‌ی مشترک براون و هیتلر، چندان "صمیمانه" نبوده و از این رو اوا براون، نقش مهمی در زندگی یکی از سنگدل‌ترین جنایت‌کاران قرن بازی نکرده است.

"گرگی"، گرسنه‌ی وفاداری

چندی پیش کتابی در آلمان به‌چاپ رسیده که می‌کوشد خلاف این تصور تاریخی را ثابت کند: این کتاب پژوهشی ۳۶۶ صفحه‌ای "اوا براون، زندگی با هیتلر" نام دارد و یکی از معروف‌ترین زندگی‌نامه‌نویسان آلمان، هایکه گورتماکر (Heike Görtemaker)، آن را نگاشته است. کتاب از لحظه‌ی آشنایی این دو در اکتبر سال ۱۹۲۹ در یک مغازه‌ی عکاسی در مونیخ آغاز می‌شود و ۱۶ سال بعد، با نمایش آخرین لحظات زندگی آنان، در ساعت ۴ روز ۳۰ آپریل ۱۹۴۵ پایان می‌یابد. هایکه گورتماکر می‌کوشد "رویدادهای خانوادگی و شخصی" این دو شخصیت مهم تاریخی را در این فاصله‌‌ی زمانی بازسازی کند. هیتلر در اولین دیدار به‌نظر اوا "گرگی" جلوه کرده که می‌خواسته او را "با چشمانش ببلعد". این "گرگ"، در آخرین لحظات زندگی خود به اوا گفته است: "تو و سگم، تنها موجوداتی هستید که به من وفادار مانده‌اید."

آلمان، عروس هیتلر

بر اساس پژوهش‌های هایکه گورتماکر، اوا براون، دختر ۱۷ ساله‌ی زیبا و بلوندی که بیش از سیاست، به مد و سفر و عکاسی علاقه داشت، برای رسیدن به مقام یکی از "وفاداران" هیتلر "زحمات" زیادی متحمل شده است؛ از جمله این که برای جلب توجه این نازی دوآتشه، دوبار دست به خودکشی زده است. گورتماکر می‌نویسد، اوا در ابتدا بر این امر واقف بود که هیتلر هرگز تن به ازدواج نخواهد داد؛ نه با او نه با هیچ زن دیگر: این ناسیونال سوسیالیست جنایتکار می‌گفت که با "آلمان" عروسی کرده و حاضر نیست دوباره ازدواج کند، چون از انجام وظایف "مهم و حیاتی" برای کشورش باز می‌ماند.
این "افسانه‌ها" در واقع ساخته و پرداخته‌ی دستگاه تبلیغاتی گوبلز بودند که در اثر تکرار و تبلیغ به باور همگانی تبدیل شدند. اوا براون نیز به این افسانه باور داشت، ولی دست از تلاش برای تغییر نظر هیتلر برنداشت. در اواخر سال‌های سی نیز، تا اندازه‌ای موفق شد: پس از دومین خودکشی، رهبر نازی‌ها "خانه‌ای" به نام اوا براون به ثبت رساند و در برخی از دیدارهای رسمی او را همراه برد. پس از آن که "رهبر" ستادش را در "اوبرتسالزبرگ" مستقر کرد، براون می‌توانست از راه نقبی مخفی، به سراغ او برود و وقتش را با "گرگ محبوبش" بگذراند. در همین زمان بود که "رهبر"، خود به فکر تأمین آینده‌ی معشوقه‌اش افتاد؛ نام اوا براون را در سال ۱۹۳۸ در وصیت‌نامه‌اش ثبت کرد و ترتیبی داد که او تا پایان عمر، سهم بازنشستگی کلانی دریافت کند.

رابطه‌ی عاشقانه با هیتلر

وضوع رابطه‌ی عاشقانه‌ی هیتلر با معشوقه‌اش، مسئله‌ای است که پژوهشگران هنوز به تمامی به چند و چون آن پی نبرده‌اند. این موضوع و حضور شبانه‌ی اوا براون در "اوبرتسالزبرگ" از راه نقب، دستمایه‌ی بسیاری از تحقیقات تاریخ‌نویسان آلمان بوده است. برخی بااستناد به گفته‌ها و دیده‌های خدمه‌ی "برگ‌هوف" ادعا می‌کنند که "رابطه‌ی جنسی" بین این عاشق و معشوق چندان "گرم" نبوده و گروهی هم برعکس، از گفته‌ها و روایت‌های نزدیکان هیتلر مثل معمار پرآوازه و همراه وفادار او، آلبرت اشپر، که تقریباً مهمان دائمی "برگ‌هوف" بود، یاد می‌کنند و می‌نویسند: «رابطه‌ی عاشقانه‌ی هیتلر و اوا که ۲۳ سال جوان‌تر از او بود، بسیار گرم بود.» ‌
هایکه گورتماکر، در کتاب "زندگی با هیتلر" به این جنبه از زندگی "مشترک" این دو بهای چندانی نمی‌دهد و بیشتر به مسئله‌ی نقش او در زندگی رهبر ناسیونال سوسیالیست‌ها می‌پردازد. پژوهش در این مورد، از آن‌جا که هیتلر پیش از دست زدن به خودکشی دستور داد، به‌ویژه تمام اسناد و مدارک مربوط به زندگی خصوصی‌اش از بین برده شود، امر دشواری است: صدها نامه‌ای که اوا به دوستان، به ویژه به خواهرش نوشته بوده، نابود شده‌اند. هنوز کسی به وسایل شخصی و اموال و لوازم خصوصی اوا براون دسترسی پیدا نکرده است. گورتماکر، برای جبران این کمبود به بازسازی تاریخی و سیاسی ستاد رهبری هیتلر در "اوبرتسالزبرگ" می‌پردازد، تا از آن‌ مقر نقبی به واقعیت رابطه‌ی بین هیتلر و اوا بزند.

اوا براون، تکیه‌گاه معنوی هیتلر

در ستاد "اوبرتسالزبرگ" هر روز ده‌ها کارمند، نمایندگان دولت، حزب، ارتش و نهادهای اجتماعی ـ اقتصادی دائم در رفت و آمد بودند. گورتماکر، با استفاده از اسناد و مدارکی که از این افراد و نیز چهره‌‌های مهم این دوره از تاریخ آلمان به‌جا مانده، (مثل گوبلز، گورینگ و هس) می‌کوشد، زندگی و دنیای هیتلر را بازسازی کند:«"جهان کوچکی" که رهبر نازی‌ها را از "دنیای پرخطر بیرون" جدا می‌ساخت. او در درون این جهان احساس امنیت می‌کرد. چون دیدگاه‌ها و افکار جنون‌آمیزش همواره مورد تأئید بی‌چون و چرای اطرافیانش قرار می‌گرفت.» گورتماکر می‌نویسد که در مرکز این دنیا "اوا براون" ایستاده بود و با "وفاداری" بی‌قید و شرطش این رهبر سنگدل را از نظر معنوی پشتیبانی می‌کرد. این بخش از کتاب هایکه گورتماکر، به ویژه اهمیت خاصی دارد، چون در آن به مقایسه‌ی شخصیت اوا براون با ویژگی‌های ماگدا گوبلز، امی گورینگ و ایلزه هس که گاهی با بعض و حسد و تحقیر به او می‌نگریستند، می‌پردازد.

پیروزی بر هیتلر

جایگاه خاص براون در زندگی هیتلر، با گذشت زمان و نزدیکی به پایان جنگ، به تدریج اهمیت بیشتری می‌یابد. برخی از تاریخ‌نویسان، علت این که هیتلر پیش از خودکشی و در آخرین لحظات زندگی مشترکشان با اوا براون ازدواج کرد، ناشی از این امر می‌دانند. هایکه گورتماکر ضمن تأکید بر این نکته، در پایان کتاب خود نتیجه می‌گیرد: «به این ترتیب، اوا براون به آرزوی دیرین خود رسید؛ نه تنها بر حسد و بخل حاکم بر آن محفل‌های خصوصی چیره شد، بلکه همچنین بر خواست هیتلر در مورد از بین‌بردن هرگونه نشانه‌ای که دال بر پیوندهای شخصی او باشد، غلبه کرد.»

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر